۶۱
کارتهای بانکی مامان گم شده بود
هی میگفتن آخه کجا گذاشتیمش
دایی از اصفهان اومده بودن خانه پدری
وقتی برگشتن به اصفهان بعد چند روز زنگ زدن
و به مادرجون گفتن
مامان کارت فلانتون دست منه
یهو که دایی داشتن میگفتن
با تعجب بیشتری توی صداشون گفتن وااااای ماماننننن
کارت فلان و بهمان و پشمدانتونم که دست منههههههههههه
بازم همگی فهمیدیگ کار کار خود خودشه
این دختر کوچولوی ما کارتای باباشو میزاره توی کیف بابا
این دفه کیف دایی شبیه کیف بابابوده
و کارتای مادرجون شبیه کارتای باباش
رفته و همشو گذاشته توی کیف دایی
حالا یه هزینه پستی هم انداخت روی دوش دایی مهربونش
آخه تو کی این کارارو میکردی که هیچ کسی نفهمید:)))))
+ نوشته شده در سه شنبه نهم مرداد ۱۴۰۳ ساعت 0:22 توسط مامان نی نی
|